1 - She always calculates how much everything costs.
اون همیشه ارزش همه چیزو حساب میکنه.
2 - We always have ice in the fridge.
ما همیشه تو یخچال یخ داریم.
3 - My mom always makes ice cream for me.
مامانم همیشه برام بستنی درست می کنه.
4 - I always wanted to work in a jewelry store. دقت شود jewelry و Jewellery به.
همیشه دوست داشتم در جواهر فروشی کار کنم. دقت شود jewelry و Jewellery به تفاوت دو کلمه.
5 - My wife and I always go to the lake.
من و همسرم همیشه به دریاچه میریم.
6 - My grandfather always listens to the radio.
پدربزرگ من همیشه به رادیو گوش می دهد.
7 - We always have a big family dinner on Sunday evenings.
ما همیشه یکشنبه عصرها یک شام بزرگ خانوادگی داریم.
8 - Learning a new language is always a difficult process.
یادگیری یک زبان جدید همیشه یک فرآیند دشوار است.