1 - He was entirely outside of his comfort zone.
اون کاملاً خارج از منطقه آرامشش بود(احتمالا منظورش اینه که طرف از کوره در رفته بود).
2 - The bed in my room is incredibly comfortable.
تخت اتاق من فوق العاده راحت است.
3 - Mike plopped into the comfortable chair and took a long nap.
مایک روی صندلی راحتی نشست و چرت طولانی زد.