در حال بارگزاری...

"About"

/

1 - He has the ability to negotiate difficult deals.

او توانایی مذاکره در معاملات دشوار را دارد.

/

2 - He was unable to answer the difficult question.

اون قادر به پاسخ دادن سوال سخت نبود.

/

3 - Taking the math exam was more difficult than I anticipated.

شرکت در امتحان ریاضی سخت تر از آن چیزی بود که تصور می کردم.

/

4 - Learning a new language is always a difficult process.

یادگیری یک زبان جدید همیشه یک فرآیند دشوار است.