1 - The car left in the field is rusted.
ماشین رها شده در مزرعه زنگ زده است.
2 - I packed my bags and left for the airport.
چمدون هامو بستم و راهی فرودگاه شدم.
3 - She left the office sadly.
او با ناراحتی دفتر را ترک کرد.
4 - Ultimately, all of the decisions were left to him.
در نهایت همه تصمیمات به او واگذار شد.
5 - The uncertain future left her feeling anxious and worried.
آینده نامشخص باعث شد که او احساس اضطراب و نگرانی کند.