در حال بارگزاری...

"About"

/

1 - The table was big enough to use.

میز اونقدری بزرگ بود که بشه از اون استفاده کرد.

/

2 - I want the big one.

من اون بزرگه رو میخوام.

/

3 - She had a big smile on her face.

او لبخند بزرگی بر لب داشت.

/

4 - He is a big fan of the band.

او از طرفداران بزرگ این گروه(موسیقی) است.

/

5 - It was a big surprise when they revealed the big news.

وقتی آنها این خبر بزرگ را فاش کردند، شگفتی بزرگی رخ داد.

/

6 - We always have a big family dinner on Sunday evenings.

ما همیشه یکشنبه عصرها یک شام بزرگ خانوادگی داریم.