1 - Your clothes are damped.
لباسات نم دارن.
2 - Put that damp clothes into the laundry.
اون لباس های نم دار رو داخل لباس شویی قرار بده.
3 - She took off her muddy clothes and put on some fresh ones.
لباس های گل آلودش را درآورد و چند تا لباس تازه پوشید.
4 - My dad's new clothes were too small, so he had to exchange them.
لباس های جدید پدرم خیلی کوچک بود، بنابراین مجبور شد آنها را عوض کند.
5 - We donated our old clothes to the thrift store.
ما لباسهای قدیمیمان را به مغازه دست دوم فروشی اهدا کردیم.
6 - She had removed her clothes, standing naked in front of me.
لباس هایش را درآورده بود و برهنه جلوی من ایستاده بود.