1 - Valuable time was wasted in the waiting line.
زمان با ارزش در صف انتظار تلف شد.
2 - I'm waiting to finish uploading files.
من منتظرم تا آپلود فایل ها تموم بشه.
3 - She was waiting for me for about an hour.
حدود یک ساعت منتظر من بود.
4 - I found a great recipe in a cookbook that I can't wait to try.
در یک کتاب آشپزی یک دستور پخت عالی پیدا کردم که بی صبرانه منتظر امتحانش هستم.
5 - The waiter was so beautiful.
گارسون خیلی زیبا بود.
6 - The waiter announced the dinner was ready.
گارسون اعلام کرد که شام آماده است.
7 - I asked the waiter to bring us two cups of coffee.
از گارسون خواستم دو فنجان قهوه برای ما بیاورد.
8 - The waitress served us our order quickly.
پیشخدمت سفارشمون رو سریع بهمون تحویل داد.
9 - The waitress was surprised when I gave her a tip.
پیشخدمت وقتی به او انعام دادم تعجب کرد.
10 - The waitress served us dinner with a smile on her face.
پیشخدمت با لبخندی بر صورتش برایمان شام سرو کرد.